بازديد کننده عزيز http://www.knowclub.net/paper/ : |
چرا جهان فردا به انرژي هستهاي نياز دارد؟ روند بشريت
از آن زمان، جمعيت جهان كه بر اثر انقلابهاي پيش آمده در زمينة كشاورزي، صنعت و دارو، رشد شتابزدهاي پيدا كرده و در حدود 15 برابر شده است.
اما يك سوم از انسانها به برق دسترسي ندارند و يكسوم ديگر نيز دسترسي محدودي به آن دارند. جمعيتهاي زيادي نيز در فقر ملالتباري زندگي ميكنند. بيش از يك ميليارد نفر آب پاكيزه در اختيار ندارند و دو ميليارد و 400 ميليون نفر از سيستم مناسب تخليه فاضلاب محرومند. همه روزه 40 هزار نفر – يعني هر دقيقه 25 نفر – بر اثر بيماريها ميميرند كه به سادگي با پيشرفت اوليه اقتصادي ميتوان از آن پيشگيري كرد. 3. طي 50 سال آينده زماني كه جمعيت جهان به 9 ميليارد نفر برسد، نيازهاي برآورده نشده امروزه بشري به شدت چند برابر خواهد شد. براي كاهش مصيبتهاي بشر نه تنها توسعه اقتصادي ضروري است بلكه ايجاد شرايط لازم نيز براي تثبيت جمعيت جهان لازم است. امروزه تلاش روبهرشد براي رفع اين نيازها در اكثر كشورهاي در حال توسعه جهان، تقاضاي بسيار زيادي براي استفاده از انرژي ايجاد كرده است. تا سال 2050 مصرف جهاني انرژي دو برابر خواهد شد. بيوسفر(موجودات كره زمين) در خطر4. در روي كره زمين تاثير گرم شدن «گازهاي گلخانهاي» يك پديدة غيرقابل بحث است كه بدون آن جهان از يخ پوشيده خواهد شد. براي مدت هزاران سال، عدم تغيير تراكم گازهاي گلخانهاي محيط زيست معقولي را ايجاد كرد كه تمدن توانست در آن رشد يابد. در قرن بيست و يكم، فعاليت انسان موجب ميگردد اين گازهاي گرماگير دو برابر شوند. اين تغيير در عصر زمينشناسي ناگهاني و كمسابقه است. 5.امروزه بيشتر انرژي كه براي توليد برق، كار كارخانهها، راهاندازي وسايل نقليه و گرم كردن منازل مصرف ميشود، از سوزاندن سوختهاي فسيلي تأمين ميشود. منابع فسيلي، از جمله زغال، نفت و گاز طبيعي، آنچنان به سرعت مصرف ميشوند كه طي قرن آينده تا اندازه گستردهاي از بين ميروند. ضايعات تمام سوختهاي فسيلي به طور مستقيم در هوا پراكنده ميشود. بخش اعظم اين ضايعات به شكل گازهاي گلخانههاي مانند دياكسيد كربن است. در هر سال ضايعات ناشي از سوختهاي فسيلي 25 ميليارد تن دياكسيد كربن به جو زمين اضافه ميكند. اين مقدار برابر است با 70 ميليون تن در هر روز و يا 800 تن در هر ثانيه.
مطالعه تغييرات آب و هوا، پيچيده و تابع تئوريهاي رقابتي است. اما دانشمندان در اين زمينه توافق دارند كه افزايش گازهاي گلخانهاي باعث جذب بيشتر گرماي خورشيدي توسط كره زمين ميشود. بعقيده بيشتر دانشمندان علم هواشناسي، گازهاي گلخانهاي توليد شده بوسيله انسان موجب شده است كه گرمترين 10 سال طول تاريخ در 15 سال اخير رخ دهد.
افزايش سطح آب درياها، دماي شديد هوا، بروز طوفانهاي سهمگين، خشكسالي ويرانگر و شيوع بيماري، توليد مواد غذايي، قابليت اسكان بشر را در بسياري از مناطق از بين ميبرد. اين كارشناسان هشدار ميدهند كه تغيير شديد آب و هوا احتمالا ميتواند موجب بيثباتي سرتاسر كره زمين شود.
در كشورهاي آمريكاي شمالي هر شخص در هر روز 54 كيلوگرم يا 120 پوند دياكسيد كربن در جو زمين پخش ميكند. در اروپا و ژاپن سرانه انتشار اين گاز در هر روز بيش از 23 كيلوگرم يا 50 پوند است. در كشور چين با 3/1 ميليارد نفر جمعيت كه بشدت در حال توسعه است، سطح نشر اين گازها 6 كيلوگرم يا 13 پوند بر هر نفر در روز است.
در 50 سال آينده جمعيت جهان، بيشتر از مجموع انرژيي كه در كل تاريخ تاكنون مصرف شده است را مصرف خواهد كرد. بشريت با آيندهاي از تغييرات شديد چه از نظر روش توليد انرژي و چه از نظر سلامت سيارة ما روبهرو ميشود.
اين رقم به اندازة كمي سريعتر از دو نفر در هر ثانيه افزايش مييابد. ميزان دياكسيد كربن توليد شده در اثر سوختن سوخت فسيلي(بر حسب تن) از زماني كه اين اتواسي را ملاحظه كردهايد: اين رقم به مقدار حدود 50 هزار تن در هر دقيقه افزايش مييابد.
كاهش مصرف سوختهاي فسيلي، محيط زيست و منابع غيرقابل جايگزين را براي نسلهاي آينده حفظ ميكند. پيشگيري از تغيير فاجعهآميز آب و هوا
اين چالش با توجه به نياز كشورهاي فقيرتر به افزايش معيارهاي زندگي عظيمتر خواهد شد. حتي اگر كشورهاي در حال توسعه از بحث ذخيرهسازي انرژي و فناوريهاي انرژي پاكيزه استقبال كنند، جمعيت زياد اين كشورها به زودي بيش از جهان صنعتي حاضر، گازهاي گلخانهاي در فضا منتشر ميكنند. در حال حاضر كشورهاي صنعتي بايد براي «مواجه شده» با چنين انتشارات (جوي) فزاينده، و در عين حال كاستن از مجموع اين انتشارات در سطح جهان، ميزان آن را (در كشور خود) تا 75 درصد كاهش دهند.
به احتمال زياد، شهرهاي بسيار بزرگ در آينده ميتوانند با انتشار مستقيم كمتر گازهاي گلخانهاي فعاليت كنند، يعني با استفاده از نيروي برق، باتريهاي برقي قابل شارژ و واحدهاي سوختي كه در آنها هيدروژن توليد شده از برق به كار رفته است، اين مهم برآورده خواهدشد. اما الكتريسيته تنها راه براي توزيع انرژي است. مسأله مهم در اينجا، توليد منابع بسيار گسترده الكتريسيته بصورت پاكيزه ميباشد. واقعنگري درباره انرژي پاكيزه
اما ظرفيت جمعي اين فناوريها براي توليد برق در دهههاي آينده محدود است. پيش بينيهاي OECD نشان ميدهد كه حتي با 20 سال حمايت تحقيقاتي و يارانهاي، اين منابع جديد جايگزين شونده ميتوانند كمتر از 3 درصد از برق جهان را تأمين كنند.
اين مسأله نيز اهميت حياتي دارد كه آنان بايد براي يافتن راهحلهاي اين مشكل نيز به همين اندازه واقعگرا باشند. ما حتي با حداكثر ذخيرهسازي انرژي و چشماندازي كه پوشيده از صفحههاي گيرنده انرژي خورشيدي و نيز آسيابهاي بادي است، باز هم براي تأمين بيشتر نيازهاي مربوط به انرژي خود به منابع معتنابهي از آن نياز داريم كه به طور 24 ساعته برق توليد كنند.
تفاوت اساسي انرژي هستهاي در آن است كه اين انرژي تنها گزينهاي است كه ميتواند منابع گستردة الكتريسيته پاكيزه را در مقياس جهاني توليد كند. چنانچه بخواهيم نياز بيكران جهان را به انرژي پاكيزه تأمين كنيم، بايد نيروي هستهاي و «منابع جديد جايگزينشونده» را اگر چه رقيب يكديگر محسوب ميشوند، به عنوان شريك يكديگر در نظر بگيريم. ضرورت استفاده از نيروي هستهاي
در بخش خصوصي، اين ارزيابي توسط «شوراي جهاني انرژي» انجام ميشود. هر دوي اين سازمانها به اين نتيجه رسيدند كه: جهان ما بدون گسترش سريع انرژي هستهاي نميتواند نيازهاي روبه افزايش خود را در زمينه انرژي به شكلي پاكيزه رفع كند. انرژي هستهاي امروز
حدود دوسوم از جمعيت جهان در كشورهايي زندگي ميكنند كه نيروگاههاي هستهاي آنها در زمينه توليد برق و زيرساختهاي صنعتي نقش مكمل را ايفا ميكنند. نيمي از مردم جهان در كشورهايي زندگي ميكنند كه نيروگاههاي انرژي هستهاي در آنها در حال برنامهريزي و يا در دست ساخت هستند. به اين ترتيب، توسعه سريع نيروي هستهاي جهان مستلزم بروز هيچ تغيير بنياديني نيست و تنها نيازمند تسريع راهبردهاي موجود است. امروزه حدود 440 نيروگاه هستهاي در 31 كشور جهان برق توليد ميكنند. بيش از 15 كشور از مجموع اين تعداد در زمينه تأمين برق خود تا 25 درصد يا بيشتر، متكي به نيروي هستهاي هستند. در اروپا و ژاپن سهم نيروي هستهاي در تأمين برق بيش از 30 درصد است،در آمريكا نيروي هستهاي 20 درصد از برق را تأمين ميكند.
همچنين در اقيانوسهاي جهان راكتورهاي هستهاي نيروي محركه بيش از 400 كشتي را بدون اينكه به خدمه آن و يا محيط زيست آسيبي برسانند، تأمين ميكنند. در دوره پس از جنگ سرد، فعاليت جديدي براي حذف مواد هستهاي از تسليحات و تبديل آن به سوخت نيروي هستهاي غيرنظامي آغاز شد. سياستهاي قدرتمند هستهاي
در ميان اين كشورها ميتوان از چين، هند، آمريكا، روسيه و ژاپن نام برد كه همة آنها با هم نيمي از جمعيت جهان را در خود جاي دادهاند. ساير كشورها از جمله آرژانتين، برزيل، كانادا، فنلاند، كره جنوبي، آفريقاي جنوبي، اوكراين و چندين كشور ديگر حوزة مركز و شرق اروپا فعاليت ميكنند تا نقش نيروي هستهاي را در اقتصاد خود افزايش دهند. كشورهاي در حال توسعه مهم كه نيروي هستهاي ندارند، مانند اندونزي، مصر و ويتنام نيز سرگرم بررسي اين گزينه هستند.
فرانسه با 60 ميليون جمعيت بيش از 75 درصد از نيروي برق خود را از نيروي هستهاي تأمين ميكند و بزرگترين صادركننده اصلي برق است. كشور 60 ميليوني ايتاليا نيروي هستهاي ندارد و بزرگترين واردكننده برق است. واقعيات مربوط به تشعشع
اين «زمينه طبيعي» تشعشع كه از يك منطقه به منطقه ديگر متغير است، جزيي از محيط زيست است كه همه انسانها در آن پرورش داده مي شوند.
در نيروگاههاي هستهاي حفاظهاي لازم براي مهار اين تشعشع وجود دارند تا ميليونها تن از مردمي كه در نزديكي آن قرار دارند به سلامت زندگي كنند. عموما هر فرد 90 درصد از پرتوگيري خود را از طبيعت و 10 درصد آن را از قرار گرفتن در معرض تشعشعات پزشكي دريافت مينمايد. پرتوگيري ناشي از نيروگاه هستهاي ناچيز است. چرنوبيل: از شايعه تا واقعيتفاجعه هستهاي سال 1986 در چرنوبيل اوكراين تنها حادثه ناشي از نيروي هستهاي بود كه تاكنون به مردم آسيب رسانده و نسبت به امنيت نيروي هستهاي وحشت گستردهاي را پراكنده كردهاست. اما راكتور چرنوبيل طرحي به شدت معيوب و خصوصيات امنيتي ضعيفي داشت كه نتوانست در برابر يك اشتباه انساني از خود محافظت كند. در عوض، حادثه جزيره تريمايل آمريكا كه هيچ كس بر اثر آن آسيب نديد، با استفاده از سيستمهاي محافظتي گسترده كه اينك استاندارد صنعت جهاني شده است، مهار شد. راكتورهايي كه كاستيهاي شديد چرنوبيل در آنها نيز وجود داشت، نابود و يا اصلاح شدند و ديگر چنين راكتورهايي ساخته نخواهد شد. سازمان ملل با بهكارگيري كارشناسان هستهاي برجسته جهان، مطالعات و تحقيقات جامعي را درباره تأثيرات حادثه چرنوبيل بر سلامت افراد انجام داده است كه تعيين آمار تلفات اوليه كه 31 نفر بود، جزو آن محسوب نميشود . از يكهزار و هشتصد مورد سرطان تيروئيد كه به اين حادثه نسبت داده شد، تقريباً تمام آنها با موفقيت درمان شدند. به جز اين مورد، پس از گذشت بيش از 15 سال از آن حادثه، ديگر هيچ مدرك علمي درباره افزايش بروز سرطان در مناطق دور يا نزديك چرنوبيل وجود ندارد. بنابر تئوري تأثيرات احتمالي و بلندمدت حادثه چرنوبيل پيشبيني ميشود كه 3 هزار مورد مرگ ناشي از سرطان در سالهاي پاياني زندگي افراد روي دهد. چنين رقمي، آنچنان ناچيز است كه از نظر آماري قابل تأييد نخواهد بود .
اما آنها حتماً گزارشهاي فراوان جنجالي در اين باره را تكذيب و كمك ميكنند تا يك برخورد منطقي و غير اغراق آميز با اين رويداد منحصر به فرد صورت گيرد. حوادث انفجار معادن زغال سنگ و انفجار گاز، موجب تلفات هزاران نفر در هر سال ميشود. جالب اينجاست كه چنين مرگهايي به گونهاي عادي به حساب ميآيند كه به طور كلي از گزارش آنها صرفنظر ميشود. به عنوان مثال، ممكن است يك حادثه معدن ساده كه موجب مرگ دهها تن شده است، بدون آنكه مورد توجه قرار بگيرد، رخ دهد حتي اگر تلفات ناشي از آن در يك روز بيشتر از تلفات ناشي از نيروي هستهاي در كل تاريخ اين انرژي باشد.
دانشمندان علم پزشكي پيشبيني ميكنند كه تلفات ناشي از سوختهاي فسيلي تا سال 2025 سه برابر خواهد شد چنين تأثيرات مرگباري بر سلامت انسانها كه بزودي معادل با بروز 600 «آلودگي چرنوبيل» در روز خواهدشد، تحريف شدهترين اخبار را نيز دربارة نيروي هستهاي درهم خواهد شكست سابقه درخشان نيروي هستهاي
در سال 1989 صنعت هستهاي، انجمن جهاني اپراتورهاي هستهاي (WANO) را براي رشد فرهنگ ايمني هستهاي جهاني تأسيس كرد. WANO از طريق سياست بخش خصوصي، شبكه فرا-ملي مبادله فني را ايجاد كرد كه تمام كشورهاي داراي نيروي هستهاي را دربرميگيرد. امروزه هر راكتور نيروي هستهاي در جهان عضوي از WANO براي بازبيني همطرازي عملياتي است.
پيشرفتهاي بهدست آمده در امور ايمني غير قابل ترديد است. در بيشتر نيروگاههاي جهان ميزان وقوع «رويداد» قابل گزارشي كه مربوط به مسأله ايمني باشد، تقريباً صفر است. قوانين بيمه ملي و بينالمللي مسؤوليت را به عهده كارگزاران نيروگاه هستهاي گذاشته است. به عنوان مثال، در آمريكا متصديان نيروگاه در يك سيستم «مشترك» بيمه خصوصي سهيم هستند كه براي مالياتدهندگان حتي يك سكه هم هزينه ندارد. امروزه نيروگاههاي هستهاي در ارتباط
با كاركنان خود و عامه مردم از سابقه ايمني درخشاني برخوردارند.
تاكنون بيش از 20 هزار كانتينر حاوي سوختهاي مصرف شده و زبالههاي هستهاي سطح بالا به سلامت و در مسافتي به مجموع 30 ميليون كيلومتر حمل شدهاند. در جريان حمل و نقل اين محمولهها و ساير مواد راديواكتيو، هم براي استفاده در مصارف تحقيقاتي و هم مصارف دارويي و يا نيروي هستهاي، حتي يك مورد از پخش مضر مواد راديواكتيو وجود نداشته است. پسمانهاي هستهاي: نگهداري امن در برابر پراكندگي فاجعهبار
پسمانهاي هستهاي نيز همين ارزش را بميزان كمتري دارند و ميتوان آن را با اطمينان و بدون خطر با ذخيره كردن در زيرزمين به كره زمين بازگرداند. از آنجا كه اين مقدار عظيم انرژي تنها پسمان محدودي را كه قابل كنترل نيز هست برجا ميگذارد، اورانيوم را هديه طبيعت براي توسعه پاكيزه اقتصادي مينامند. اما در عوض ضايعات ناشي از سوختهاي فسيلي آنقدر زياد و غيرقابل كنترل است كه نميتوان آن را نگهداري كرد، بلكه بايد در محيط پراكنده شوند.
دولتها كه به دليل تأمين «نيروي ارزان» از سوي مردم تحت فشار هستند، از محيط زيست به عنوان زبالهداني براي ضايعات سوختهاي فسيلي استفاده ميكنند. در عين حال در بيشتر كشورها هزينه نيروي هستهاي دربردارنده سهمي است كه براي نگهداري و نابودي دايمي و بدون خطر پسمانهاي آن كنار گذاشته ميشود. مديريت پسمان هستهاي
در ميان اين پسمانها، پسمانهاي هستهاي وجود دارند كه مقدار آنها در مقايسه با ساير زبالهها بسيار ناچيز و قابل كنترل است. در عوض زبالههاي شيميايي:
پسمانهاي هستهاي غيرنظامي در صورتي كه به طور مؤثر و مفيدي مورد محافظت و نگهداري قرار بگيرند، هيچ گاه براي هيچ كس و براي محيط زيست زيانبار نخواهندبود.
اما جداي از غيرقابلحلبودن اين مسئله، نابودي اين پسمانها به اين دليل كه از حجم كمي برخوردارند، سرمايهاي نسبي براي انرژي هستهاي محسوب ميشود. سوخت مصرف شده سالانه تمام راكتورهاي جهان را ميتوان درون يك ساختمان دوطبقهاي كه در محوطه يك زمين بسكتبال ساخته شده است، جاي داد. انبار كردن در زمين: يك راهحل طبيعي كه علم هم از آن حمايت ميكند
چنانچه در اين مورد ترديد داريد، لازم است تنها به ياد بياوريد كه ميليونها سال است كه تريليون تريليون ليتر از گاز طبيعي در زير زمين و در يك جاي ثابت قرار دارد. در مقايسه با اين حجم، مقدار پسمان هستهاي كه نياز به انبارشدن دايمي دارند، ناچيز است. و ديگر اين كه اين پسمانها مايع و يا فرار نبوده بلكه جامد بوده و به شكل سراميكهاي پايدار هستند.
از آن زمان، با وجود بارش هزاران سالة بارانهاي استوايي و وجود سفرههاي آب زيرزميني «پسمان» حاوي راديواكتيويته ناشي از آن «راكتورها» تنها كمتر از ده متر جابهجا شده است.
يك سازه زمين شناختي پايدار با حصارهاي بسيار مطمئن ساخته ميشود. لايههاي اضافي حفاظتي آن از «حصارهاي متعدد مهندسيساز» تشكيل شده است كه سراميك سوخت و كانتينرهاي بزرگ را با طول عمر زياد در خود جاي ميدهد. اين مخازن زيرزميني با اين تضمين كه تشعشع زيانبار حتي بر اثر زلزلههاي شديد يا گذشت زمان نيز به سطح زمين نفوذ نكند، طراحي شده اند. در صورتي كه فناوريهاي جديد راههايي را براي استفاده مجدد از مواد يا تسريع زوال راديواكتيويته ارايه دهند، پسمانهاي هستهاي را نيز ميتوان بازيافت كرد. مراقبتهايي در برابر تسليحات
ماده كمياب سلاحهاي هستهاي تنها از طريق اجراي يك پروژه نظامي بنيادين ساخته ميشود. هشت كشور در جهان سلاحهاي پيشرفته هستهاي دارند. بيش از 180 دولت متعهدشده اند كه چنين سلاحهايي را توليد نكنند و نظارتهاي آژانس بينالمللي انرژي اتمي (IAEA) كه بمنظور رديابي پروژههاي تسليحاتي شكل گرفتهاست را در كشورشان پذيرفتهاند. تمام انواع مواد هستهاي نيازمند انجام مراقبت شديد هستند. اما استفاده از انرژي هستهاي براي توليد الكتريسيته، سهمي در ايجاد خطر سلاحهاي هستهاي و يا تكثير آنها ندارد. امنيت نيروگاههاي هستهاي
براي مراقبتهاي خارجي، اين استحكامات طبيعي با كنترلهاي امنيتي و نيروهاي گارد تقويت شدهاند. بيشتر طراحي راكتورها با اين كه در برابر تمام حملات احتمالي، غيرقابل نفوذ نيست، اما ميتواند از انتشار مواد راديواكتيو حتي در بدترين حالت غيرمحتمل نيز جلوگيري كند. برحسب يك واقعيت ناخوشايند، تروريستهايي كه بخواهند كشتار بهراه اندازند، با اطمينان ميتوانند براي تأثيرگذاري بيشتري، از اهداف مختلف ديگري استفاده نمايند. قابليت رقابت نيروي هستهاي
در صورتي كه نيروگاههاي هستهاي ساخته شوند، ميتوانند به دليل استفاده از سوخت ارزان و كارآيي اصلاح شده، با هزينة كمتري به فعاليت خود ادامه دهند. بنابراين نيروي هستهاي حتي در بازار فروش كه چندان به خواص آن اهميت نميدهد، نيز به طور فزايندهاي قابل رقابت است. درحاليكه از نظر انتشار گازهاي گلخانهاي زيانبار برچسب قيمتي براي منابع انرژي درنظر بگيريم، به سرعت درمييابيم كه نيروي هستهاي در زمينة توليد فزايندة انرژي، آن هم در مقياس جهاني، ارزانترين و البته پاكيزهترين گزينه است. آينده هستهاي فراگير
با اجراي يك سياست همگاني بينقص، اين درصد ميتواند به سرعت افزايش يابد و بدون انتشار گازهاي گلخانهاي و ايجاد آلودگي از موفقيت اقتصاد جهاني حمايت كند. خوشبختانه اورانيومي كه سوخت هستهاي است به مقادير زياد هم در روي زمين و هم در بستر دريا يافت ميشود. در دسترس بودن اورانيوم در سرتاسر جهان و با هزينه كم، عامل مهمي است كه موجب گسترش سريع نيروي هستهاي ميشود.
طرحهاي سادهتر و مطابق استاندارد موجب تسريع صدور مجوز ساخت راكتور شده و زمان و هزينه ساخت را كاهش ميدهد و اين در حالي است كه حداكثر استانداردهاي حفاظت در برابر حوادث، زلزله و يا حمله تروريستي نيز در آن رعايت شده است. راهاندازي راكتورهاي پيشرفته حتي هزينه كمتري داشته و پسمان كمتري نيز توليد ميكند. بدعت مهم در اين زمينه تلفيق خصوصيات
«ذاتي» و «تابع» ايمني است و منظور از آن استفاده از اصول طبيعي و فيزيكي به عنوان
جايگزيني براي كنترل فعال است.
كارخانههاي «نمكزدايي» ميتوانند به رفع كمبود شديد آب آشاميدني كه تا سال 2025 بيش از نيمي از مردم جهان دچار آن ميشوند، كمك كنند.
نيروي هستهاي و توسعه پايدار
هر كدام از كشورهاي فوق مقادير متنابهي زغالسنگ و يك صنعت نيروي هستهاي كوچك ولي از نظر فناوري، پيچيده دارند كه رشد خود را آغاز كرده است. در برنامه كاري جهان هيچ مسألهاي بالاتر از اين وجود ندارد كه چطور كشورهاي در حال توسعه فعلي و ساير كشورهاي در حال توسعه خواهند توانست نيازهاي خود را در زمينه تأمين انرژي كه به سرعت در حال تشديد است، تأمين كنند. آينده كره زمين در خطر است.يك بحران كه نيازمند هدايت و حل شدن است
|
Copyright © 1999 http://www.knowclub.com
All rights reserved.
|